دانشگاه بوعلی سینا
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
2251-8681
2322-4967
11
39
2021
08
23
الگوهای اندیشهورزی معطوف به پیشرفت در جهان اسلام؛ بررسی مقایسهای ایران، ترکیه و مالزی
1
23
FA
یحیی
فوزی
استاد علوم سیاسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
yahyafozi@yahoo.com
محمد
محمودی کیا
0000-0002-9679-9405
استادیار گروه اندیشه سیاسی در اسلام، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، تهران، ایران
mmahmoodikia@gmail.com
10.22084/rjir.2021.23447.3257
<strong>هدف:</strong> بررسی وجوه اختلاف و افتراق الگوهای اندیشهورزی معطوف به توسعه در کشورهای اسلامی پیشرو، میکوشد به مقایسه این الگوها بر اساس 5 مؤلفه «نوع نگرش به پیشرفت»، «نوع نگرش به دین»، «مبانی دینی الگوی پیشرفت»، «مصادیق دین در عرصه پیشرفت» و نیز «نقش بومزیست بر الگوی پیشرفت» در کشورهای ایران، ترکیه و مالزی اقدام نماید و به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد به پیشرفت و نسبت آن با دین در اندیشهورزی معطوف به پیشرفت در سه کشور مذکور چه تفاوتها و تشابههایی با یکدیگر دارد؟
<strong>روششناسی پژوهش:</strong> روش این پژوهش توصیفی - مقایسهای است که مبتنی بر اطلاعات کتابخانهای، ابتدا به توصیف رابطه دین با توسعه و پیشرفت در کشورهای اسلامی مذکور پرداخته و در ادامه، با روش تطبیقی به مقایسه مؤلفههای مورد نظر در باب پیشرفت در این کشورها اقدام میکند.
<strong>یافتهها:</strong> نخست، الگوهای اندیشهورزی در خصوص پیشرفت تحت تأثیر مذاهب و سنتهای بومی طیفی از الگوهای پیشرفت بومی اسلامی را در بین اندیشمندان آن کشورها مطرح کرده است و دوم آنکه، علیرغم برخی تفاوتهای بنیانی، این الگوها در خصوص رویکرد به دین و پیشرفت در حال نزدیک شدن به یکدیگر میباشند و همگی درصدد نوعی بهرهمندی گزینشی از مظاهر پیشرفت و تمدن غربی و مدرنیته معطوف به شرایط بومی خود هستند.
<strong>نتیجهگیری: </strong>وجه اشتراک تمام الگوهای توسعه در کشورهای اسلامی عبارتند از: بهرهمندی گزینشی از مظاهر پیشرفت و تمدن غربی و مدرنیته؛ اعتقاد به جامعیت اسلام، و نیز امکان بازتعریف و فهم مجدد آموزههای دینی بر اساس سه عنصر زمان، مکان و مصلحت در چارچوب مفهوم اجتهاد و دیناندیشی؛ تلاش برای سازگار نمودن اسلام با مدرنیته غربی؛ تأکید بر برخی مؤلفههای مکتب اقتصادی اسلام به خصوص بانکداری اسلامی.
الگوی بومی از توسعه,اسلامگرایی,پیشرفت,کشورهای اسلامی پیشرو,اندیشمندان مسلمان
https://rjir.basu.ac.ir/article_4302.html
https://rjir.basu.ac.ir/article_4302_413b91b729cf7d509b016c8ad4db9c99.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
2251-8681
2322-4967
11
39
2021
08
23
بررسی بیانات نوروزی مقام معظم رهبری بر پایه روش تحلیل محتوا (1395-1399)
25
51
FA
علیرضا
سمیعی اصفهانی
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج
asamiei@yu.ac.ir
علی
باقری دولت ابادی
0000-0002-4584-5870
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج
ab.dolatabadi@gmail.com
نفیسه
اله دادی
دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه یاسوج
n.allahdadi1370@gmail.com
10.22084/rjir.2021.23782.3289
<strong>هدف:</strong> در آغاز هر سال سخنرانی نوروزی رهبر معظم انقلاب از بارزترین فرصتهایی است که رویکرد یکساله نظام سیاسی را نسبت به مسائل و موضوعات داخلی و بینالمللی آشکار میسازد. از اینرو هدف نوشتار حاضر تحلیل محتوای کمی و کیفی سخنرانیهای نوروزی رهبر معظم انقلاب بین سالهای 1395-1399 است تا بر پایه آن بتوان مشکلات اساسی کشور را شناسایی و راهکارهایی برای برطرف کردن آنها ارائه نمود.
<strong>روششناسی پژوهش:</strong> رویکرد ترکیبی تحلیل محتوای کمّی و کیفی است. واحد تحلیل؛ جمله و شیوه انتخاب بهصورت نمونهگیری تمام شمار و هدفمند انجام شده است. در مرحله بعد، برای تحلیل دادهها، به شیوه گلیزر و استراوس، شماری از جملات و پرکاربردترین واژهها بهمثابه «واحدهای معنایی» کدگذاری و توصیف گردیده و در نهایت معانی مورد نظر کشف و تفسیر صورت گرفته است.
<strong>یافتهها:</strong> در بازه پنج ساله مورد نظر، در کنار سایر مسائل مربوط به حوزههای فرهنگی، سیاسی و سیاست خارجی، محور اصلی مباحث مقام معظم رهبری، همواره مسائل اقتصادی بوده است و معظمله، همواره بر مسائل و مشکلات اقتصادی و راهکارهای برونرفت از آنها تأکید کردهاند.
<strong>نتیجهگیری:</strong><strong> </strong>با توجه به تکرار و شدت واژگان مربوط به حوزه اقتصاد در بیانات نوروزی مقام معظم رهبری طی سالهای 1395-1399، میتوان نتیجه گرفت که مسائل و موضوعات اقتصادی در صدر مشکلات کشور قرار دارد، از اینرو، توجه به بنیانهای اقتصاد داخلی، بومیسازی اقتصاد و هوشمندی اقتصادی از جمله راهکارهای مقابله با تحریمهای اقتصادی است که باید در سیاستگذاریهای بلندمدت و اهداف کلان و راهبردی نظام لحاظ گردد.
مقام معظم رهبری,تحریم,سیاستگذاری راهبردی,اقتصاد,برجام
https://rjir.basu.ac.ir/article_4303.html
https://rjir.basu.ac.ir/article_4303_822aa87c480f3bcf84c63a76036a1381.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
2251-8681
2322-4967
11
39
2021
08
23
نقش رهبری نظام در کارآمدی دیپلماسی عمومی از طریق گفتمان سازی
53
70
FA
حسین
ارجینی
دانشیار گروه انقلاب اسلامی، دانشگاه معارف اسلامی، قم، ایران
arjini4@gmail.com
محمدعلی
صادق زاده
0009-0004-4001-4519
دکترای انقلاب اسلامی ایران از دانشگاه معارف اسلامی، قم، ایران
tm.sadeghzadeh@yahoo.com
10.22084/rjir.2021.24248.3328
<strong>هدف:</strong> دیپلماسی عمومی یکی از ابزارهای مؤثر نیل به اهداف سیاست خارجی ایران محسوب میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در کارآمدی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران از طریق گفتمانسازی است.
<strong>روششناسی پژوهش:</strong> پژوهش حاضر، بهصورت توصیفی - تحلیلی به تبیین اندیشه و سیرهی عملی رهبری نظام در شکل دهی و جهت بخشی به گفتمان های انقلاب اسلامی و کاربست آن در دیپلماسی عمومی پرداخته است.
<strong>یافتهها</strong><strong>:</strong> رهبری نظام با توجه به جایگاه خود در ساختار سیاسی - حقوقی کشور بهعنوان یک منبع مستقل و بیبدیل، نقش مؤثر و سازندهای در ایجاد و هویتبخشی به ادبیات گفتمانی انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی ایران داشته است. چنانچه با بیان اهداف، آرمان ها و مسئولیت های فراملی نظام جمهوری اسلامی ایران، به غیریتسازی از سایر گفتمان ها در عرصه جهانی تلاش شده است.
<strong>نتیجهگیری: </strong>رهبری نظام با تشریح و تبیین گفتمان های انقلاب اسلامی، نقش راهبردی در جهت تأمین منافع ملی و مصالح اسلامی داشته است. همچنین با آگاهی بخشی، اعتمادسازی و ارائه تصویر مطلوب، بر گسترش قدرت نرم و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در میان سایر ملت ها و افکار عمومی افزوده شد.
رهبری نظام,دیپلماسی عمومی,گفتمان سازی
https://rjir.basu.ac.ir/article_4304.html
https://rjir.basu.ac.ir/article_4304_6bef2110ea419516b6ec94ed06c8306e.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
2251-8681
2322-4967
11
39
2021
08
23
امکان و امتناع حکومت دینی در اندیشهی امام خمینی(ره)و علی عبدالرازق مصری
71
96
FA
حسن
رحیمی(روشن)
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه بوعلی سینا همدان
roushan1390@yahoo.com
10.22084/rjir.2021.24562.3349
<strong>هدف:</strong> در تاریخ معاصر، چگونگی ارتباط دین و سیاست بین اندیشمندان اسلامی، مورد بحث بوده است. علی عبدالرازق مصری و امام خمینی(ره) از مهمترین عالمان دینی هستند که به نسبت دین و سیاست بهعنوان بنیادیترین موضوع اندیشه سیاسی در اسلام پرداخته و به دو نتیجه متفاوت رسیدهاند. هدف این مقاله این است که با بررسی اندیشه سیاسی این دو اندیشمند مسلمان؛ علت تفاوت دیدگاه آن ها را نسبت به امکان و امتناع حکومت اسلامی ارزیابی کند.
<strong>روششناسی پژوهش:</strong> این پژوهش بهصورت مقایسهای و با ابزار اسنادی و کتابخانه ای انجام شده و پس از جمعآوری داده ها، از روش تحلیل متن استفاده شده است.
<strong>یافتهها:</strong> یافتههای مقاله نشان میدهد که علی عبدالرازق و امام خمینی(ره) بهعنوان دو عالم دینی مؤثر در جهان اسلام درباره امکان و امتناع حکومت دینی از دو مبانی متفاوت به این موضوع وارد شدهاند. امام(ره) با نگاهی جامع و هستی شناسانه توحیدی و با الهامگیری از مبانی امامت شیعی به لزوم حکومت اسلامی تأکید دارد؛ در حالیکه عبدالرازق متأثر از مکتب سکولاریسم به جدایی دین و سیاست میرسد.
<strong>نتیجهگیری: </strong>میتوان گفت عبدالرازق مصری از جایگاه یک عالم اسلامی، تلاش دارد از منابع دینی برای مدعیات خود دلایلی فراهم کند تا برای جوامع اسلامی قابل پذیرش باشد؛ اما در واقع نگاه ایشان برون دینی و از منظر سکولاریسم است.
حکومت,علی عبدالرازق,امام خمینی (ره)
https://rjir.basu.ac.ir/article_4305.html
https://rjir.basu.ac.ir/article_4305_1d25986e6686f6ad374cc6569f9ca611.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
2251-8681
2322-4967
11
39
2021
08
23
مطالعه مقایسهای عقلانیت انقلاب اسلامی در اندیشه و عمل شهیدبهشتی و آیتالله مصباحیزدی
97
121
FA
علیرضا
حسین زاده دیلمی
دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
ah.deylami@gmail.com
حسین
مهربانی فر
0000-0002-2924-9251
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
mehrabanifar@razavi.ac.ir
10.22084/rjir.2021.24622.3357
<strong>هدف:</strong> این مقاله چگونگی بازتاب عقلانیت انقلاب اسلامی را در نظام معرفتی و منطق عملی شهید بهشتی و آیتالله مصباحیزدی بهعنوان دو تئوری پرداز شاخص انقلاب اسلامی مطالعه میکند.
<strong>روششناسی پژوهش:</strong> بررسی مواضع متفکران منتخب در چارچوب تحلیل تطبیقی و مقایسه ای با بهرهگیری از روش اسنادی در گردآوری اطلاعات، صورت پذیرفته و در نهایت چگونگی تبلور عقلانیت انقلاب اسلامی در اندیشه و عمل هر کدام با یکدیگر مقایسه شده است.
<strong>یافتهها:</strong> این دو متفکر کوشیده اند مسألهها و نیازهای زمانه خود را خارج از سیطره ساختاری عقلانیت مدرن، برپایه خوانشی اجتماعی از مکتب اسلام صورتبندی کرده و برای حل آن ها دست به ابداع بزنند؛ تا جاییکه در پیشبرد نهضت اسلامی مسأله رهبری اجتماعی در اندیشه شهید بهشتی برجسته میشود حال آنکه در اندیشه آیتالله مصباح یزدی اصالت با مسأله شناخت و اصلاح آن است که هر یک صورتبندیهای متفاوتی از عقلانیت انقلاب اسلامی را در حوزه عمل و اعتباریات اجتماعی پیش می کشد.
<strong>نتیجهگیری: </strong>نتایج حاصل از این مقایسه حاکی از آن است که با دو رویکرد عقلانی در انقلاب اسلامی مواجه هستیم که یکی با محوریت مسأله شناخت و راهبرد تعلیم و تربیت معطوف به ایجاد اشتراک نظر بر سر مبادی، مبانی و غایات، بر آن است تا در عقاید و اعمال آحاد اعضای جامعه، جانب وحدت را نگهدارد و دیگری با اهتمام به طراحی مجاری رفتن از مبادی به سمت غایات، جذب و هضم کثرت در جریان کنشهای اجتماعی همسو و همافزا را ذیل رهبری اجتماعی دنبال میکند.
عقلانیت انقلاباسلامی,شهیدبهشتی,آیتالله مصباحیزدی
https://rjir.basu.ac.ir/article_4306.html
https://rjir.basu.ac.ir/article_4306_c1510f67dedff878ac0deec474cfc7c3.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
2251-8681
2322-4967
11
39
2021
08
23
بررسی روابط خارجی ایران و روسیه پس از انقلاب اسلامی (مقایسهی دهههای ۸۰ و ۹۰شمسی) بر اساس الگوی پیوستگی جیمز روزنا
123
137
FA
امیرحسین
عسکری
دکترای علوم سیاسی و پژوهشگر حوزه اروپا
a.h.askari@shirazu.ac.ir
سیدجواد
صالحی
استادیار گروه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز
salehi@shirazu.ac.ir
مصطفی
الماسی
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه پیام نور
m.almassi@pnu.ac.ir
10.22084/rjir.2021.24674.3360
<strong>هدف</strong><strong>:</strong> هدف از این پژوهش بررسی روابط ایران و روسیه در دوره پس از انقلاب اسلامی، مطالعه موردی دو دههی 1380 و 1390 شمسی است. روابط ایران و روسیه در دو دهه مذکور دارای نوسانات زیادی بوده است بهگونهای که پس از یک دوره عدم پویایی و رکود در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ روابط دو کشور، در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸، همگرایی زیادی در برخی ابعاد سیاست بینالملل نشان دادهاند.
<strong>روششناسی پژوهش:</strong> در این راستا پژوهش حاضر با بهکارگیری روش توصیفی و تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال است که روابط روسیه و ایران دهههای ۸۰ و ۹۰ شمسی چگونه قابل توضیح است؟ برای پاسخ به این سؤال از الگوی پیوستگی جیمز روزنا استفاده شده است. به عبارت دیگر، هدف این پژوهش توضیح علل نوسانات روابط ایران و روسیه بر اساس متغیرهای سطح تحلیل خرد و کلان الگوی پیوستگی جیمز روزنا است.
<strong>یافتهها:</strong> یافتههای پژوهش نشان میدهند روابط ایران و روسیه در این دو دوره شرایط متفاوتی را تجربه کرده است و در حالیکه در دوره اول روابط آنها نسبتاً راکد و ساکن بوده است، در دوره دوم این روابط پویاتر و فعالتر شده است و متغیرهای سطح کلان مانند منافع مشترک در سوریه و عراق، مقابله با هژمونی ایالاتمتحده در خاورمیانه، تحریمها و حصول به توازن قدرت در مقابل آمریکا عامل عمده تغییر در مناسبات دوجانبهی این دو کشور بوده است.
<strong>نتیجهگیری:</strong> نتایج این پـژوهش همچنین نشـان میدهند هرگاه متغیر نظام بینالملل فعالتر شـود، روسـیه و جمهوری اسلامی ایران گرایش بیشتری به همکاری با یکدیگر نشان میدهند.
ایران,روسیه,روابط خارجی,الگوی پیوستگی جیمز روزنا
https://rjir.basu.ac.ir/article_4307.html
https://rjir.basu.ac.ir/article_4307_ff97df63efe3214cc9af73e65ed4fb72.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
2251-8681
2322-4967
11
39
2021
08
23
تحلیل زبان بدن شهید سید اسدالله مدنی (با تاکید بر عکسهای ایشان در سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران)
139
156
FA
علی
غفرانی
دانشیار دانشگاه بوعلی سینا همدان
a.ghofrani@basu.ac.ir
رضا
محمدی
0000-0002-1858-6439
دانشجوی دکتری تاریخ انقلاب اسلامی دانشگاه بوعلی سینا همدان
reza.muhammadi90@gmail.com
10.22084/rjir.2021.24872.3375
<strong>هدف:</strong> این مقاله در نظر دارد تا زبان بدن آیتالله مدنی را با تکیهبر عکسهای موجود از ایشان، مورد بررسی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که از حالات صورت و چشم و سر گردن و شانهها و طریقه ایستادن و نشستن و تعاملات اجتماعی ایشان چه پیامهایی را میتوان دریافت کرد؟
<strong>روششناسی پژوهش:</strong> این پژوهش بر مبنای روش توصیفی - تحلیلی انجامشده و از روشهای کمی و آماری نیز کمک گرفته شده است.
<strong>یافتهها:</strong> عکسهای شهید مدنی نشان میدهد که ایشان در عین جدی بودن و اعتماد به نفس بالا، زبان بدنی خوشحال دارند. البته این جدیت، در هنگام نماز به خشوع و خضوع با سر و گردنی کج، در مقابل خداوند تغییر مییابد. همچنین از حالت دستان ایشان میتوان به ادب و احترامی پی برد که نسبت به دیگران قائلند. تعامل اجتماعی و رابطه صمیمی ایشان با دوستان و اطرافیان نیز از جمله مشخصههای آشکار در زبان بدن ایشان است.
<strong>نتیجهگیری: </strong>بررسی زبان بدن آیت الله مدنی بهعنوان یکی از شهدای محراب و از شاگردان مکتب شیعه، نشان می دهد که وی از آیات، احادیث و سیره پیامبر(ص) الگو گرفته و بهعبارت دیگر، زبان بدن ایشان تابع زبان بدن بزرگان دین و پیامبر بوده و مصداق این آیهاند که؛«مؤمنان نه ناراحت میشوند و نه ترسی بر آنهاست».
شهید محراب سید اسدالله مدنی,زبان بدن,پروگزمیک
https://rjir.basu.ac.ir/article_4308.html
https://rjir.basu.ac.ir/article_4308_d5bc35e67bc63868eda8707c05f9e528.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
2251-8681
2322-4967
11
39
2021
08
23
شناسایی مؤلفههای هوش معنوی با تأکید بر نقش الگویی شخصیت شهید محراب آیتالله سید اسدالله مدنی با استفاده از مدل هوش معنوی ایمونز
157
175
FA
حسن
قراباغی
استادیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
h.qarabaghi@malayeru.ac.ir
10.22084/rjir.2021.24874.3377
<strong>هدف:</strong> معلمان بزرگ بهسان الگویی نیکو برای دیگران همواره به دارا بودن شخصیتی اثر بخش در طول زندگی و نیز دریافت معانی حقیقی از زندگی شناخته میشوند. شناخت و دریافت معنا از زندگی بهعنوان ابزار کلیدی در حل مسائل و دارا بودن اثربخشی در طول و عرض زندگی با استفاده از نگاه معمول به ابعاد شخصیتی افراد میسور نمیگردد. هوش معنوی، مجموعهای از تواناییها برای استفاده از فرصتها است که میتواند زندگی و سازگاری فرد را پیشبینی و به نمایش بگذارد. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای هوش معنوی بر مبنای ویژگیهای شخصیتی شهید محراب آیتالله سیداسدالله مدنی است.
<strong>روششناسی پژوهش:</strong> در این پژوهش برای شناسایی مؤلفههای هوش معنوی از روش کیفی تحلیل مضمون و مدل هوش معنوی ایمونز استفاده کرده است.
<strong>یافتهها:</strong> یافتههای پژوهش بر اساس تحلیل مضمون صورت گرفته، 28 مضمون اصلی و 29 مضمون فرعی از ویژگیهای شخصیتی شهید مدنی را شناسایی نمود.
<strong>نتیجهگیری: </strong>مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده با مراحل پنجگانه مدل هوش معنوی ایمونز که شامل قابلیت تعالی، ورود به سطح معنوی بالاتر، توانایی یافتن تقدس در فعالیتها و رویدادها، بکارگیری منابع معنوی برای حل مسائل زندگی، توانایی انجام رفتار فاضلانه است، منطبق است.
هوش معنوی,روش تربیتی الگویی,سید اسدالله مدنی,مدل هوش معنوی ایمونز
https://rjir.basu.ac.ir/article_4309.html
https://rjir.basu.ac.ir/article_4309_2367f640fa0744b027c4fdeca96a2d0a.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
2251-8681
2322-4967
11
39
2021
08
23
تطبیق نظریه کاریزماتیک وبر با شخصیت شهید سید اسدالله مدنی و شهید قاسم سلیمانی؛ شباهتها و تفاوت ها
177
194
FA
سید محمد کاظم
حجازی
استادیار دانشگاه فرهنگیان تهران، دکترای تاریخ انقلاب اسلامی .
smk.hejazi@gmail.com
پیمان
باقری تلواژگانی
دانشجوی دکترای تاریخ انقلاب اسلامی دانشگاه بوعلی سینا همدان
peymanbagheri065@gmail.com
10.22084/rjir.2021.24884.3381
<strong>هدف:</strong> یکی از نظریههای حوزه جامعهشناختی، نظریه اقتدار کاریزماتیک ماکسوبر میباشد. پژوهش حاضر در نظر دارد که فعالیتها و اقدامات شهیدان آیتالله مدنی و سرلشگر سلیمانی را بر اساس نظریه کاریزماتیک وبر بررسی نماید. بدینترتیب مسئله اصلی این پژوهش، پاسخگویی به این سؤال است که تا چه میزان نظریه کاریزماتیک وبر با شخصیت شهیدمدنی و شهیدسلیمانی قابل انطباق است؟ و در چه حوزههایی بین این نظریه و دو شخصیت مذکور شباهت و تفاوت وجود دارد و دلایل آن در چیست؟
<strong>روششناسی پژوهش:</strong> روش پژوهش این مقاله با توجه به رویکرد جامعهشناختی آن، از نوع توصیف و تحلیل دادهها تطبیقی- مقایسهای، در چارچوب نظریه کاریزماتیک و شناسایی ابعاد شخصیت فردی، سیاسی، مذهبی و اجتماعی شهیدمدنی و شهیدسلیمانی در قالب این نظریه میباشد.
<strong>یافتهها:</strong> یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هر دو شخص معتقد به باورهای مذهبی، انقلابی و ملزم به رعایت امر ولیفقیه زمان خویش بودند و با تمام وجود در خدمت انقلاب حضور داشتند و به یک مکتب برای انقلاب اسلامی تبدیل شدند. همچنین آنها جایگاه غیرقابل وصفی در میان طرفدران و پیروان خویش یافتند. هیچکدام درصدد گسترش عقیدهای منسوخ در جامعه نبودند. همچنین عدم حضور آنها منجر به سقوط حکومت نگردید، بلکه باعث تثبیت هر چه بیشتر آن شد.
<strong>نتیجهگیری: </strong>بررسی شخصیت این دو شهید با نظریه وبر نشان میدهد که در کنار وجود بعضی شباهتها و ویژگیهای میان زندگی دو شهید با نظریه، تفاوتهای محسوسی نیز با آن وجود دارد و این مسئله بیانگر این موضوع میباشد که نظریههای غربی تطابق چندانی با جوامع دیگر به خصوص شخصیتهای انقلاب اسلامی ندارند.
نظریه کاریزماتیک وبر,شهید مدنی,شهید سلیمانی
https://rjir.basu.ac.ir/article_4313.html
https://rjir.basu.ac.ir/article_4313_131574d312abe76e0c0b527f88f99d53.pdf