اوج و افول مرگ اندیشی در آثار نقاشی انقلاب اسلامی ایران (مطالعه موردی آثار دهه اول و دهه اخیر)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه گرافیک دانشکده هنر و معماری دانشگاه بوعلی سینا همدان ایران

2 استاد یار پژوهش هنر دانشکده هنر دانشگاه شاهد تهران ایران

3 دانشیار پژوهش هنر دانشکده هنر دانشگاه شاهد تهران ایران

10.22084/rjir.2025.30222.3863

چکیده

بیان مسأله: مرگ اندیشی در اسلام معنابخش و از مصادیق عبادت فکری تلقی می شود. گسترش مفاهیم شهادت در انقلاب اسلامی، مرگ اندیشی دینی را که مفهومی مستمر از درک و اندیشه معرفت درباره مرگ است، در جامعه برجای می گذارد و این مفاهیم در آثار هنرمندان نقاشِ انقلاب اسلامی به شکل گسترده، نقش پیدا می‌کند و آثار فاخری خلق می شود. اما در دهه‌های بعد، نگرش به مرگ، با رویکردی مادّه انگارانه و دوری از آن زیربنای عقیدتی انقلاب و دفاع مقدس در آثار روبرو هستیم و آگاهی و ترسیم نقش مرگ به عنوان یکی از اساسی ترین مسئله انسان، مورد غفلت واقع شده و در مفاهیم آن تغییر معنایی و افول بوجود میآید. سؤال پژوهش: مؤلفه های مرگ اندیشی در نقاشی انقلاب و پس از آن به چه شکلی بروز پیدا کرده است؟ هدف: محقق بر مبنای دیدگاه قرآن و تفاسیر دینی، ارزیابی و تفسیر میکند که آثار نقاشی تا چه اندازه به آن مبانی دینی نزدیک است. روش شناسی: بر اساس تحلیل محتواست و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی است. یافته ها: از میان آثار نقاشی انقلاب و پس از آن با انتخاب نمونه ای و اشباع، با تمرکز بر 4 اثر در دو دوره مذکور با موضوع مفهومی مرگ، تحلیل محتوی انجام شده است. نتیجه گیری: بینش اعتقادی، مدرنیته و تأثیرات هنر مدرن و جهانی شدن، هنجارها و گفتمانهای اجتماعی و فرهنگی، تأثیر بسزایی در تلقی از مرگ و برونداد تولید آثار به مفهوم مرگ اندیشی را در هنر نقاشی دارد.

کلیدواژه‌ها